شش سال پیش با یک حمله سردرد بد از خواب بیدار شدم. دهانم شبیه سمباده بود. کره چشم من هم همینطور. من خمار بودم
من و خانوادهام در آن فصل تعطیلات به مهمانیهای زیادی رفتیم – من شاکی نیستم – اما حوالی شب سال نو هوس بازنشانی کردم.
بنابراین تصمیم گرفتم در ژانویه نوشیدن الکل را کنار بگذارم.
در آن زمان، من نمی دانستم ژانویه خشک یک چیز است. هیچ کس در حلقه اجتماعی یا خانواده من هرگز به آن اشاره نکرده بود. ترک الکل برای یک ماه فقط چیزی بود که می خواستم برای خودم امتحان کنم. تعطیلات تمام شد، بچه ها داشتند به مدرسه برمی گشتند و وقت آن رسیده بود که به کار برگردند.
پنج روز اول با الکل صفر خوب بود. وقتی در حین درست کردن شام به طور غریزی دستم به یک لیوان شراب رسید، آب طعمدار را در لیوان ریختم. این یکسان نبود، اما آنقدرها هم مهم نبود. و چرا من همیشه از یک لیوان شراب فانتزی آب نمی خوردم؟
سپس شنبه شب چرخید. من به یک بار/رستوران رفتم تا با چند دوست آشنا شوم. وقتی مودبانه نوشیدنی را رد کردم، اجتماع شاد بیشتر شبیه یک بازجویی بود.
“باردار هستی؟”
“آیا شما مریض هستید؟”
“آیا شما باردار هستید و بیمار هستید؟”
از شدت واکنش ها شوکه شدم. مردم به طور قانونی نگران من بودند. من به سرعت متوجه شدم که استدلال من – تنظیم مجدد بعد از تعطیلات – به اندازه کافی برای آنها خوب نیست.
برای بقیه ساده بود: اگر مشروب نمینوشیدم، مشکلی در من وجود داشت. آیا من مشکل نوشیدن داشتم؟ چه بود واقعا اتفاق می افتد؟ و قسمت خندهدار این بود که مردم همچنان در تمام مدت برای من نوشیدنی میخریدند – که باز هم من مودبانه آن را رد کردم – و این را شخصاً فهمیدم که آنها را نمینوشم.
من زودتر از آن چیزی که فکر می کردم، بار را ترک کردم. شاید همه حق داشتند. اگر مشکل نوشیدن ندارم و مشکلی برایم پیش نمی آید، چرا این کار را انجام می دهم؟
بعد یادم آمد: این کار را برای من انجام می دادم. من این کار را برای هیچ کس دیگری انجام ندادم. هدفی تعیین کردم و می خواستم برای خودم به آن برسم.
ملیسا و بچه هایش
با تمرکز روی هدفم، هفته دوم راحت تر از هفته اول بود. احساس خوبی داشت که با سر و ته و انرژی بیشتر از خواب بیدار شدم. وقتی شنبه شروع شد، به این فکر کردم که بعد از تمام اتهامات آخر هفته قبل، فقط در خانه بمانم و معاشرت نکنم. شاید باید در تمام ماه از همه پرهیز کنم.
اما ترس زیادی از دست دادن داشتم (FOMO). من در میشیگان زندگی می کنم که توسط خانواده و دوستان احاطه شده ام و همیشه چیزهای سرگرم کننده ای در جریان است. بنابراین بیرون رفتم، نوشابه سفارش دادم و شروع کردم به یادگیری نحوه معاشرت در زمانی که دیگران در حال نوشیدن بودند.
من هنوز گاهی اوقات احساس ناخوشایندی می کردم و مردم هنوز هم برای من سختی می کشیدند. برخی از نظرات بیشتر از دیگران آزاردهنده بودند. اینکه من سرگرم کننده نبودم یا اگر مشروب نمی نوشیدم هیچکس نمی خواست در اطرافم باشد. به آنها یادآوری کردم که من هنوز همان شخص هستم. من هنوز سرگرم کننده هستم. اما این که مردم در مورد اینکه من برای مدت کمی هوشیار بودم فکر می کردند هر چه ماه می گذشت کمتر و کمتر اهمیت داشت.
اگر آخر هفته اول در مقیاس سخت 8 از 10 بود، آخر هفته سوم 2 بود. من به خودم افتخار می کردم. و من احساس قوی تر کردم. بیشتر روزهای هفته ورزش میکنم، اما متوجه شدم که جاهطلبتر هستم – زمانی که الکل نمینوشم بیشتر به آن ادامه میدهم.
در پایان ماه فکر کردم که برای بیرون رفتن و نوشیدن یک نوشیدنی یا یک لیوان شراب هیجان زده خواهم شد. اما در آن زمان واقعاً برای من مهم نبود. من احساس خوبی داشتم که می دانستم اگر بخواهم ژانویه خشکی داشته باشم، می توانم. و همه چیز خوب خواهد بود
البته، از آنجایی که مشروبات الکلی بخشی از زندگی اجتماعی من است، ننوشیدن برای یک ماه کامل ممکن است سخت باشد. برخی از سال ها، ژانویه مانند شش ماه به نظر می رسد (با تشکر از کووید!)
اما من این کار را هر سال انجام می دهم زیرا عاشق چالش هستم و احساس می کنم وقتی می توانم هدفی را که برای خودم تعیین کرده ام انجام دهم. و می دانم که برای سلامت روان و بدنم خوب است که هر از چند گاهی استراحت کنم.
اکنون دوست دارم به مردم بگویم که در ژانویه (گاهی اوقات در سپتامبر نیز هوشیارانه) الکل نمینوشم، زیرا فکر میکنم مهم است که ننگ را از بین ببرم.
من فکر میکنم بسیاری از زنان با دوستانشان وارد محیطهای اجتماعی میشوند یا در تعطیلات مشروب نمینوشند و مردم واقعاً نگران هستند. آنها ناراحت هستند. آنها از اینکه شما مشروب نمی خورید ناامید هستند. مثل اینکه تو همان آدم نیستی مثل، بو، ملیسا، تو سرگرم کننده نیستی. و این درد دارد.
با استقبال بیشتر مردم از ژانویه خشک این روزها، امیدوارم همچنان مثبتتر باشد و فرصت بیشتری برای صحبت در مورد آن بدون قضاوت یا نتیجهگیری عجولانه وجود داشته باشد (بچههایی که هنوز باردار نیستند!).
می دانم وقتی همه اطرافیان شما را تحت فشار قرار می دهند که این کار را انجام دهید، ننوشیدن نوشیدنی سخت است. اما اگر میخواهید «ژانویه خشک» را انجام دهید یا به هر دلیلی نوشیدنی را در هر زمانی که میتوانید رد کنید. تو هنوز هم سرگرمی ملیسا. مهم نیست دوستان چه می گویند.
آیا زنان واقعی، داستان های واقعی خود را دارید که می خواهید به اشتراک بگذارید؟ به ما اطلاع دهید.
زنان واقعی ما، داستان های واقعی تجربیات واقعی زنان واقعی هستند. دیدگاهها، نظرات و تجربیات به اشتراکگذاشتهشده در این داستانها توسط HealthyWomen تأیید نمیشود و لزوماً نشاندهنده سیاست یا موضع رسمی HealthyWomen نیست.
از مقالات سایت شما
مقالات مرتبط در سراسر وب