پیدا کردن مثبت بودن زمانی که سن، PCOS و ناباروری علیه من بود


همانطور که به ژاکلین فروبر گفته شد

21-27 آوریل است هفته ملی آگاهی از ناباروری.

وقتی در سال 2018 38 ساله شدم، ساعت بیولوژیکی من شروع به تیک تاک کرد. با صدای بلند

این یک سورپرایز بود. من و شوهرم قصد داشتیم بدون فرزند باشیم. من نیز دارمسندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)و من می دانستم که PCOS می تواند باردار شدن را با مشکل مواجه کند.

اما همه اینها به نویز پس زمینه تبدیل شد. تنها چیزی که شنیدم این بود: تیک … تیک … تیک.

من همیشه با بدنم هماهنگ بوده ام و به آنچه می خواهد به من بگوید گوش داده ام – خوب یا بد. در سال 2008، دو دوره را از دست دادم و زنگ‌های هشدار به صدا درآمد. من می دانستم که باردار نیستم و فوراً قرار ملاقات با پزشک زنانم را گذاشتم تا ببینم چه خبر است. بعد از چند آزمایش خون و سونوگرافی مشخص شد که PCOS دارم.

در آن زمان، من هرگز در مورد شرایط هورمونی بسیار رایج یا در مورد اثرات سلامتی، که می تواند شامل ناباروری باشد، نشنیده بودم. پزشک متخصص زنان من یک جزوه کوچک، نسخه ای برای پیشگیری از بارداری به من داد و به من گفت که با یک متخصص غدد پیگیری کنم و زمانی که می خواهم باردار شوم برای دیدن او برگردم. و همین بود.

پرسیدم: «اما در مورد قاعدگی‌های از دست رفته‌ام چطور؟» گفت نگران نباش بسیاری از زنان دوست دارند پریود خود را رد کنند.»

مغزم داشت می پیچید. مطمئنا، این می تواند درست باشد. اما چه ربطی به من داشت؟ پریود نشدن حس خوبی نداشت. من ناگهان در یک اتاق تاریک احساس تنهایی کردم و فقط یک تکه کاغذ کوچک تا شده به عنوان نور تشخیص جدیدم بود.

اینکه بگوییم فقدان اطلاعات جزوه ناامید کننده بود، دست کم گرفتن است. چند دقیقه طول کشید تا کل مطلب را بخوانم، بنابراین خودم را متقاعد کردم که بهتر است اطلاعات را از متخصص غدد بشنوم تا بتوانیم گفتگو کنیم.

متأسفانه، قبل از اینکه حتی بتوانم در مورد PCOS در ویزیت بعدی خود بپرسم، متخصص غدد به من گفت که وزن کم کنم و شش ماه دیگر برگرد و او را ببینم. او هیچ اطلاعات یا حتی راهنمایی بیشتر در مورد کاهش وزن با PCOS به من ارائه نکرد. همچنین، بیمه من ملاقات با متخصص تغذیه را پوشش نمی دهد، زیرا من دیابت نداشتم.

با انگشتی که به سمت من برگشت – و این بار وزنم – برای یک لحظه تقصیر را به دوش کشیدم. آنچه را که ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی از من می‌خواهند در نظر گرفتم: وزن کم کنم، قدردان پریودهای از دست رفته باشم و این داروها را مصرف کنم. آنها اطلاعات زیادی در مورد زندگی خوب با PCOS ارائه نکردند.

اما من به بدنم گوش دادم. این به من گفت که لازم نیست منتظر اطلاعاتی که شایسته آن هستم باشم. فقط باید به جستجو ادامه می دادم.

در آن زمان اطلاعات معتبر کمی در مورد PCOS پیدا کردم. با این حال، من این آمار را پیدا کردم که حداقل از هر 10 نفری که با رحم متولد می شوند، 1 نفر به PCOS مبتلا هستند. عظمت این اطلاعات خیره کننده بود. اگر تعداد زیادی از ما آنجا بودیم، اطلاعات مبتنی بر شواهد کجا بود؟ و اگر تیم مراقبت های بهداشتی من نتواند به من کمک کند، چه کسی می تواند؟

من تصمیم گرفتم منبعی برای افراد مبتلا به PCOS ایجاد کنم تا کمک پیدا کنند. در سال 2008، من چالش غیرانتفاعی PCOS را برای افزایش آگاهی در مورد این بیماری و مشکلات بهداشتی مرتبط با PCOS آغاز کردم. طولی نکشید که ما به جامعه ای رو به رشد تبدیل شدیم که در آن مردم و ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی می توانستند اطلاعات، منابع و تجربیات شخصی را در مورد این بیماری به اشتراک بگذارند. ما توسط چیزهایی هدایت می شویم که برای ما مهم هستند، نه آنچه به ما گفته می شود باید برای ما مهم باشد. ما همچنین به پلت فرم حمایت از سیاست های بهداشتی PCOS تبدیل شدیم.

بخشی از حمایت ما همیشه حق مراقبت از باروری بوده است که بخشی از مراقبت های بهداشتی است. من در 10 سال گذشته برای حق اولیه از طرف همه مبتلایان به PCOS مبارزه کرده بودم، و اکنون برای من شخصاً بسیار مهم بود.

تصور می‌کردم باردار شدن ممکن است کمی طول بکشد، اما نمی‌دانستم که سفر من به سمت مادر شدن چقدر غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود.

در طی یک قرار ملاقات برای ارزیابی وضعیت باروری من، دکتر به من گفت که فیبروم دارم و برای برداشتن آنها نیاز به جراحی داشتم. قبل از حتی میتونستم به باردار شدن فکر کنم. یک ضربه وحشت را در سینه ام احساس کردم. قبل از بارداری؟! به مثلث ناباروری خیره شده بودم: سن، فیبروم و PCOS. من شروع به محاسبه جدول زمانی و استراتژی خود برای موفقیت مادر شدن کردم.

اگر تصمیم گرفتم به جلو بروم، پس از برداشتن فیبروم، دکتر گفت لقاح آزمایشگاهی (IVF) بهترین گزینه من است و باید حداقل شش ماه پس از جراحی فیبروم صبر کنم. همچنین، بر اساس نموداری که دکترم به من نشان داد، به نظرم رسید که شانس باردار شدنم در دسته «نیاز به معجزه» است. همه اینها در برابر تیک … تیک … تیک. من مجبور نبودم خیلی طولانی به آن فکر کنم – زمانی وجود نداشت! تصمیم گرفتم مثبت فکر کنم. اگر مثبت می‌دادم، می‌توانستم نتایج مثبتی بگیرم.

من برای بیرون آوردن فیبروم ها جراحی میومکتومی کردم. متخصص غدد تولیدمثلی من و تیم او پیام های مثبتی را با شروع فرآیند لقاح آزمایشگاهی (IVF) منعکس کردند. به نظر می رسید زمان کند می شود و همه چیز حول عکس بعدی و ویزیت دکتر بعدی می چرخید – و انتظار زیادی در این بین. دکترم گفت: «مثبت فکر کن. فکر کنید، تخم مرغ با کیفیت خوب. به جنین های با کیفیت فکر کنید.» بعد از دور اول بازیابی تخمک، یک تاخیر غافلگیرکننده به دلیل پولیپ آندومتر و انتقال منجمد، نتیجه مثبت گرفتم. من باردار بودم – و فقط یک بار امتحان طول کشید.

ساشا و دختر بچه اش، 2023ساشا و دختر بچه اش، 2023

کمی کمتر از یک سال پس از شروع IVF، یک دختر سالم به دنیا آوردم. الان 18 ماهشه با نگاهی به زمانی که سعی می کردم باردار شوم، سورئال بود که چگونه همه چیز به هم پیوسته است. سندرم تخمدان پلی کیستیک، فیبروم و سن من همگی علیه من بودند. و درصد موفقیت باردار شدن با این فاکتورها کم بود اما همیشه به بهترین ها امیدوار بودم و اطرافم را با انرژی مثبت احاطه کردم. بدون متخصص غدد درون ریز حامی من و تیم او و اعضای حمایت کننده خانواده ام این اتفاق نمی توانست بیفتد.

داشتن دختر کوچکم زندگی را متحول کرده است. برای من، او نمادی از امید برای خانواده ام و سایر افراد مبتلا به PCOS و مشکلات باروری است. او همچنین روزانه یادآوری می کند که همه باید به مراقبت های ناباروری دسترسی داشته باشند. مراقبت از ناباروری مراقبت بهداشتی است.

آیا زنان واقعی، داستان های واقعی خود را دارید که می خواهید به اشتراک بگذارید؟ به ما اطلاع دهید.

زنان واقعی ما، داستان های واقعی تجربیات واقعی زنان واقعی هستند. دیدگاه‌ها، نظرات و تجربیات به اشتراک‌گذاشته‌شده در این داستان‌ها توسط HealthyWomen تأیید نمی‌شود و لزوماً نشان‌دهنده سیاست یا موضع رسمی HealthyWomen نیست.

از مقالات سایت شما

مقالات مرتبط در سراسر وب



Source link